ملينا جونملينا جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره
رضا جونرضا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

ملینا عشق کوچولوی ما

قهر ملینا

سلام عزیز مامانی دیشب بعد از یک ماه و نیم بالاخره اومدیم شیراز. ببخشید گلم که خیلی وقته نتونستم برات پست جدید بذارم .چون بخاطراین حمله سایبری که روی شرکت نفت انجام دادن تمام اینترنت شرکت نفت قطع شده و دیگه هم وصل نمی شه . البته سعی می کنم تو این مدت که اینجا هستیم جبران کنم. کوچولوی مامانی دیشب پاسپورت جدیدتو دیدم و کلی ذوق زده شدیم آخ که چقدر با نمک شده بودی . عزیزم از امروز صبح سحر هم نخوابیدی نمی دونم چت شده بود مرتب با چشم بسته گریه می کردی و فقط بغل می خواستی . منم که خیلی خسته بودم و بابایی و مامان جون به دادم رسیدن تا ساعت ٨ بود که خوابت برد. . الان هم باز داری بهونه می گیری و قهر می کنی این عادت چند...
31 ارديبهشت 1391

ملينا و رانندگي

سلام جيگر طلاي مامان يكي از عادتهايي كه داري اينه كه تا بابايي از ماشين پياده ميشه سريع شيرجه ميري به سمت صندلي راننده و پشت فرمون مي ايستي. يه بار بابايي از بيرون خواست ازت عكس بگيره كه فوري ژستتو عوض كردي ولي بالاخره ماماني از اين صحنت عكس ميگيره و يه عادت ديگت اين كه دوست داري تو بغل بابايي پشت فرمون باشي و ديگه نگاه منم نمي كني كه بهت اشاره بدم بياي بغلم شيطونكم. الان هم چند تا عكس كنار فرمون ولي بغل بابايي مال اين سفر اخير (برا عيد) كه به سمت آبادان داشتيم رو برات ميذارم  دلبندم. باقي عكسها در ادامه مطلب ...
31 ارديبهشت 1391
1